
ترس کودکان از صحبت کردن در جمع
برای برخی کودکان، صحبت کردن در جمع فرصتی برای نشان دادن افکار آنهاست؛ ولی برای برخی دیگر، یک فشار روانی شدید است. «مایکل» هشت ساله در حالی که سر کلاس نشسته است، امیدوار است که معلم اسمش را نخواند. او پاسخ سوال معلم را میداند؛ اما از اینکه بخواهد در برابر همة دانش آموزان کلاس صحبت کند، هراسان است. او در برابر دیگران نه تنها پاسخ سؤال را فراموش میکند بلکه، دچار تپش قلب و خشکی دهان میشود. پاسخ اشتباه با خنده های زیر زیرکی همکلاسیها به تجربة بسیار تلخی میانجامد که اضطراب کودک را در حین صحبت کردن میان عموم، تشدید میکند.
بسیاری از بزرگسالان، ترس «مایکل» را درک میکنند. در صورت عدم درمان، این ترس میتواند به قدری شدت یابد که به یک فوبی واقعی بدل شود. این نوع ترس، یکی از معمولترین ترسهای کودکان و حتی بزرگسالان به شمار میرود که معمولاً از دبستان شروع میشود. بدین صورت که چند بار تپق زدن هنگام خواندن متن درس با صدای بلند، آغازگر اضطراب است. بعضی از دانش آموزان، به عمد پشت سر بلند قدترین دانش آموزان کلاس مینشینند تا معلم آنها را نبیند. ما حتی دانشجویانی را دیده ایم که برای خودداری از دفاع پایاننامه که محتاج صحبت کردن در جمع است، هنوز فارغ التحصیل نشده اند.
از آنجا که این نوع ترس موجب فشار روانی شدیدی است و میتواند به آسانی به دورة بلوغ و پس از آن نیز کشیده شود، کمک به فرزندتان در غلبه بر آن، بسیار اهمیت دارد.
کسب آرامش را به کودک بیاموزید
گام آغازین در غلبه بر ترس از صحبت کردن، آموختن روشی است که واکنشهای بدنی اضطراب را کنترل میکند. بخش 10■2 اطلاعات مورد نیازتان را برای آموزش این روشها، فراهم آورده است. بر روی روشهای کنترل تنفس، بیشتر تأکید کنید. سپس کودک را مجبور کنید تا آرام تنفس کند، بدنش را شل کند و نزد خود، کلمه های (نظیر آروم باش) را زمزمه کند. پس از آن بایستد و شروع به صحبت کند.
علت ترس را تشخیص دهید
بکوشید علت ترس کودک را از صحبت کردن در جمع، دریابید. آیا از اینکه تپق بزند نگران است و یا از اینکه احمق یا عصبی به نظر برسد؟
عامل ترس کودک را معین کنید. برای بعضی از کودکان، خواندن یک متن با صدای بلند در حضور دیگران نگران کننده است؛ اما برای برخی دیگر، صحبت کردن بدون داشتن نوشتهای که به آن مراجعه کنند، عامل اصلی اضطراب است. در اغلب موارد، تعداد حاضران هم در این میان نقش مؤثری ایفا میکند. هر چه تعداد آنها بیشتر شود، کار کودک سختتر خواهد شد. گاهی در نوجوانی این ترس به شکل ترس از صحبت کردن با نوجوانان و یا بزرگسالانی از جنس مخالف، بروز میکند.
کودک را زیر نظر بگیرید. او را در موقعیتهای گوناگون زیر نظر داشته باشید و در صورت لزوم، معلمش را در جریان بگذارید. کودک، ممکن است مانند یک هنرپیشه نقش بازی کند و شما نتوانید به نگرانی او پی ببرید؛ اما گاهی ترس او آنچنان شدید است که کودک آن را بروز میدهد. اگر فرزندتان در صحبت کردن با دیگران دچار مشکل است از پیشنهادهای کمک کنندة بخش 5■10 هم استفاده کنید.
مهارت صحبت کردن در جمع را به کودک بیاموزید
با افزایش اعتماد به نفس کودک و تقویت توانایی هایش به او کمک کنید تا بر این ترس غالب شود.
برای صحبت کردن، فرصتهایی را در اختیار کودک قرار دهید. از همان سنین کم، از او بخواهید سر میز شام چیزی را برای دیگران تعریف کند تا علاوه بر تمرین در صحبت کردن، احساس کند که افکارش برای دیگران اهمیت دارد. اکثر بچه های کوچک، به خودنمایی علاقه دارند. بنابراین، بکوشید از این علاقة آنها سود ببرید. بگذارید در حضور خانواده شعر بخوانند یا لطیفه تعریف کنند. این تجربیات از آنجا که مفرح هستند، بهتر میتوانند اعتماد به نفس را در کودک، شکل دهند.
کودک را برای صحبت کردن در جمع، آماده کنید. اگر هنوز، مشکل کودک، برطرف نشده است، مهارتهای پایه را به او بیاموزید. او را تشویق کنید تا موضوعی را که هم دوست دارد و هم دربارة آن اطلاعاتی دارد، انتخاب کند. دربارة مواردی که یک سخنرانی یا گزارش را برای شنوندگان جالب توجه میکند، صحبت کنید. مطمئن شوید که او میداند دربارة چه موضوعی میخواهد صحبت کند. سپس، اطلاعات مورد نیاز را بر روی کاغذ بنویسید و از او بخواهید چندین بار آنها را تمرین کند.
او را از پیش برای تپق ها آماده کنید. به او بگویید، در صورتی که مطلبی را فراموش کند و دستپاچه شود، چه کار کند. راه حل، آن است که نفس عمیقی بکشد و سپس، جملة آخرش را دوباره تکرار کند و یا به مطالبی که بر روی کاغذ نوشته است، مراجعه کند. او میتواند به سادگی اعتراف کند که حرفش را فراموش کرده است و یا حتی با حضار چنین شوخی کند: «من همیشه از صحبت کردن در جمع میترسیدم!» این روش، موجب نزدیکتر شدن ارتباط شنوندگان با او میشود؛ اما در هر صورت، باید سخنرانی را ادامه دهد. برای آمادگی کودک، چندین بار بر روی این وضعیت تمرین کنید. حتی میتوانید خودتان نقش کودک را بازی کنید و کودک، نقش شنونده را.
کودک را به ترس، مقاوم کنید
- فهرستی تهیه کنید. فهرستی از موقعیتهایی را که کودک از صحبت کردن در آنها میترسد، تهیه کنید و آن را براساس میزان ترس کودک به کار گیرید. کار را از پایین فهرست، آغاز کنید. برای مثال، اگر فرزندتان از بلند خواندن میترسد، موقعیتهایی را برایش مهیا کنید تا بر روی این مهارت تمرین کند. در ابتدا، خواندن یک داستان با صدای بلند برای برادر کوچکترش میتواند تمرین خوبی باشد. سپس، شما هم به جمع شنوندگان اضافه شوید تا اینکه به تدریج، با افزایش تعداد شنوندگان، کودک را عادت دهید.
- قبل از هر کار، کودک را وادارید تا با انجام روشهای کسب آرامش، از نظر روانی خود را آماده کند. در هنگام اجرای آن از او بخواهید در صورتی که احساس ناراحتی میکند، تمرین را قطع و خود را آرام کند. از او بخواهید خود را در حال صحبت کردن میان جمعی که از آن میترسد، تصور کند. برای مثال، ابتدا در ذهنش تصور کند که برای معلمش صحبت میکند، بعد برای معلم و یک دانشآموز و پس از آن معلم و دو دانشآموز و ... سپس به دنبال کاهش اضطراب، به تمرین ادامه دهد.
- کلاس درس را در خانه بازسازی کنید. وقتی کودک با موفقیت مراحل قبل را پشت سر گذاشت، ده سؤال از درسش طرح کنید تا در مورد آنها مطالعه کند و پاسخها را بیابد. سپس، نقش معلم را در مدرسه، بازی کنید. بدین صورت که نام و نام خانوادگی فرزندتان را با صدای بلند بخوانید. سپس، از کودک بخواهید بایستد و به سؤالات شما یکی یکی پاسخ دهد. صدایش را ضبط کنید و بگذارید قبل از پاسخگویی به سؤال بعدی، چندین بار آن را گوش دهد. در صورت امکان، بهتر است به جای ضبط کردن صدای کودک از او فیلمبرداری کنید تا بتواند چهره و حرکات خود را نیز مشاهده کند.
به تدریج از کودک بخواهید خلاصة یک کتاب داستان و یا بخشی از کتاب درسی اش را به صورت سخنرانی در حضور افراد خانواده ارائه دهد. همیشه او را تشویق کنید تا از روشهای کسب آرامش استفاده کند. ضبط صوتی و یا تصویری از سخنرانیهای تمرینی، کودک را در اصلاح نواقصش کمک خواهد کرد.
- مثبتنگر و صبور باشید. او را تشویق کنید تا به جای تکرار جمله های منفی، بر راه حلها تمرکز کند. به جای اینکه بگوید: «من نمیتونم، حتماً خراب میکنم!»، بگوید: «میدونم که سخته، اما باید سعی کنم.» کودک را تحت فشار نگذارید، بلکه بکوشید اعتماد به نفسش را افزایش دهید.
حساسیت کودک را نسبت به اشتباهات گفتاری کاهش دهید
وقتی کودک بتواند خود را در حال صحبت کردن در جمع، تصور کند، بکوشید حساسیت او را به اشتباهات گفتاریاش کاهش دهید. به کودک بگویید که همة مردم از آنکه احمق یا کودن به نظر بیایند، میترسند؛ اما گفتار هیچ یک از آنها عاری از اشتباه نیست (از پدر و مادرشان گرفته تا شخصیتهای مهم سیاسی).
توجه او را به اشتباهات گفتاری دیگران جلب کنید. از کودک بخواهید با دقت به صحبت کردن معلم، شخصیتهای تلویزیونی، بستگان و سایر کودکان، گوش دهد.
اگر کودک از لرزش صدا یا دستهایش در حضور دیگران میترسد، از او بخواهید قبل از سخنرانی یا صحبت کردن در حضور دیگران، در تنهایی حالات فوق را به صورتی مبالغه آمیز از خود نشان دهد و در حین صحبت کردن نیز با خود بگوید: «هر کسی ممکن است، اشتباه کند»، و یا، «اگر یه چیزی رو اشتباه بگم و اگه دستم بلرزه، بازم دوستم دارن.» به کودک بیاموزید در صورتی که مرتکب اشتباهی میشود، به شوخی بگوید: «میخواستم ببینم حواستون هست یا نه!» این روش، رابطة احساسی کودک را با جمعی که در حال صحبت کردن با آنها است، تقویت میکند.
در موقعیتهای واقعی تمرین کنید
اکنون، وقت آن رسیده است تا کودک، پیشرفتهای خود را در موقعیتهای واقعی نشان دهد. از معلم فرزندتان بخواهید شما را در این زمینه یاری کند. برای نمونه، در چند هفتة اول، فقط سؤالهایی با پاسخهای کوتاه از او بپرسد و یا از او بخواهد بخشهای کوتاهی از کتاب درسی را با صدای بلند برای سایر همکلاسیها بخواند. سپس بهتدریج، مدت زمان صحبت کردن کودک را در کلاس طولانیتر کند تا جایی که بتواند در مقابل گروهی از دانشآموزان، کنفرانس بدهد.
- آخرین ویرایش .
- برگرفته از: چگونه با کودکم رفتار کنم
- صاحب اثر: دکتر گاربر
- موقعیت مطلب: فصل سیزدهم
- صفحات: صفحه 468
- لینک منبع: https://koodaklearn.ir/publication/21